اینم واس امیدت...

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد

یه بار موقع خون گرفتن خودمو زدم غش و ضعف که اون دوتا پرستار خوشگلا زیر بغلمو بگیرن بلندم کنن ، نامردا رفتن توالت شور بیمارستانو صدا کردن اومد ؛ یارو هم تیِ ع.ن.ی رو گذاشت اونور اومد شکل گوسفند بغلم کرد انداختم رو تخت بعد با همون دستش بیسکویت باز کرد درآورد گذاشت دهنم گفت بخور فشارت افتاده


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


من اصلا به آنتی ویروس اعتقاد ندارم چون ویروسای لپ تاپم بر اثر کهولت سن از بین میرن !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


مخاطب ویژه بهم اس ام اس داده : از اینکه بهت اعتماد میکنم چی برداشت میکنی ؟

منم بهش گفتم : گندم ، برنج ، مرکبات !

الان چند روزی میشه ازش خبر ندارم … فک کنم داره بهم خیانت میکنه ، نه ؟؟؟


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


خدایا به ما که مخاطب خاص ندادی حداقل رفقامون که دارن ازشون بگیر جیگر ما رو خنک کن !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


پسره رو آوردن شبکه جام جم ، به بیست زبان زنده دنیا مسلطه

من از اول راهنمایی تا حالا که ۲۲سالمه دارم زبان انگلیسی میخونم هنوز در حد آی ام بلک بورد هستم !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


کاش فرستادن اس ام اس چندین مرحله داشت مثلا :

۱- فرستادن ۲- میخوای بفرستی ؟ ۳- بفرستم ؟ ۴- دارم میفرستما !!! ۵- پشیمون نیستی ؟ ۶- بازم فکر کن ! ۷- بفرستم ؟ ۸- دیگه دارم میفرستما !!! ۹- فرستادم ! ۱۰- فرستاده شد !

اگه این گزینه ها بود حداقل آدم اشتباه اس نمیداد


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


تو خونه شما هم کاربرد توری پنجره اینه که نذاره پشه ها از خونه برن بیرون ؟؟؟


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد




ﻣﻦ ﺗﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩم GF ﻣﺨﻔﻒ ﮔﻮﺟﻪ ﻓﺮﻧﮕﯿﻪ

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


جدا شما پشتتونو چجوری لیف میزنین ؟؟؟

من پشتم یه نقطه ی کور دارم که نزدیک به ۲۵ساله لیفش نزدم ؛ آخرم از همونجا میگندم میمیرم !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


ما مورد داشتیم که با ما راه نمیومده ولی با بقیه دوچرخه سواری میکنه !

بدبخت دوچرخه ندیده چلاق


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


مـــامـــان … تموم شد ، بیا منو بشور !!!

(دانشجویان پس از اتمام امتحانات)


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


دوستم گلوش چرک کرده بود پرسید چیکار کنم ؟ خواستم بگم آب نمک قرقره کن حواسم نبود گفتم آب قند قرقره کن

بنده خدا یه هفتس کلا نمیتونه صحبت کنه ، دکتر گفته مجرای تنفسیش شکرک بسته !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


یکی از تفریحات بچگیمون این بود که وقتی زنگ مدرسه رو میزدن هرچی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود درمیاوردیم یَک حالی میداد ! حس میکردیم تو جنگلیم همراه با دوستای میمونمون


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد



با اعصاب خراب اومدم نشسنم میگم دیدی چی شد ؟ امروز نه ورزش کردم نه وزن کم کردم !

گودزیلا دراومده میگه : چرا وزن کم کردی … مگه نرفتی دستشویی ؟؟؟

محض اطلاعتون ارض کنم که ۵سالشه !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


چقدر خوبه وقتی که داری جوجه کباب درست میکنی خودش بچرخه و بگه : اینجام … اینجام … اینجام نپخته

این دانشمندا چیکار میکنن پس ؟ الکی دارن فقط حقوق میگرن


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


دختره مهریه ش رتبه کنکورش نباشه صلواااااااااااااااااات

قرص کامل پشه کش تو اتاقم دود کردم به طوری که اجسام از فاصه ۲۳٫۵ میلیمتری قابل رویت نیستن ، بازم پشه ه میاد زیره گوشم صدای هیلیکوفتِر درمیاره !!!

یاد “جان سخت ۴″ افتادم


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


این دخترا واسه چی اینقدر حساس شدن ؟

زنگ زدم به ساناز تا اسم سارا رو شنید قطع کرد ؛ همش به خاطر این نیلوفره که حواس واسه آدم نمیذاره ، گیر داده میگه لاله کیه ؟ گفتم منظـورت لادنه ؟ اونم قهر کرد

اصن ولشون کن بابا … بذار یه زنگ بزنم به شادی چون فقط اون و مهسا و نسترن و سمیرا و شیما منو درک میکنن !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


ﺑﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﺩﻭﺭﯼ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ ﺩﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺱ ، ﺑﯿﺎﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍﺍ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺑﺸﯿﻢ ﮐﻢ کم !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


امروز تو خیابون زنه پاش سُر خورد گروووپس خورد زمین ؛ هیچی دیگه رفتن زیر بغل شوهرشو گرفتن که از خنده غش کرده بود !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


معدل این ترممو حساب کردم دارم ؛ الانم دازم وسایلمو جمع میکنم راهی بشم سمت افق

آدم به دست خودش محو بشه بهتر از اینه که به زور محوش کنن !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


باید به بعضیا گفت : بیکار نشینید ، بیاید با احساسات هم بازی کنید !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


آهنگی که روز قبل امتحان گوش میدادم :

بیخیال فردااا ، بیخیال فردااا

آهنگی که بعد امتحان گوش میدادم :

مخور غم گذشته

گذشته ها گذشته

هرگز به غصه خوردن

گذشته برنگشته


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد



فکر کنم دارم بابا میشم … الان چند شبه بیدار میشم کولرو خاموش میکنم !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد



ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺖ ﻧﻨﻪ ﺟﻮﻥ ﻟﮑﻪ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺭﯾﻦ ؟

ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﻋﻔﺎﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ، ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﮔﻔﺖ ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﻏﻮﻧﺖ ﻣﯿﺰﺩﯼ

ﯾﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﻫﻮﺍ !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


ما از اونایى هستیم که دعاهامون میخوره به پنجره بعد کمونه میکنه میخوره به سقف ، سقف خراب میشه رو سر خودمون !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


امروز ﺍﺯ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ ﺑﻬﻢ ﺯﻧﮓ ﺯﺩﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﺗﻮِﺋﻪ ﺣﻤﺎﻝ ﮐﻪ ﻧﻪ مخاطب خاص دﺍﺭﯼ ﻧﻪ ﺯﻧﮓ ﺧﻮﺭ ﺩﺍﺭﯼ ﻧﻪ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯿﺰﻧﯽ ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻦ خطت رو ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﮐﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﺨﺮﻩ ﮐﻪ ماﻡ ﯾﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ای ببریم !

ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺧﻌﻠﯽ ﺑﺪ ﺑﺎﻫﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩ ﻭﻟﯽ ﯾﮑﻢ ﮐﻪ ﻓﮏ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺣﻖ ﺩﺍﺭﻩ

حالا یا یکی بیاد مخاطب خاصم بشه یا یکی بیاد خطمو بخره طفلکیا بیشتر از این ضرر نکنن !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


به بعضیا باید گفت : عزیزم تو از شعورت استفاده کن اگه تموم شد من بازم برات میخرم !


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


ترم پیش تو دانشگاه استاد داشت به یه دانشجو می گفت : پسر این درسو بخون ! بخونی پس فردا به دردت میخوره ، نخونی خودت ضرر میکنی … حداقل به خاطره این هزینه ای که کردی بخون ، به خاطره خودت میگم بخون ؛ نخونی نمیتونی پاس کنیااااا

دانشجو تو یه جمله جواب داد : “استاد صدامون خوب نیست


تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


زمانی به جواب تمام سوال های زندگیم رسیدم که سوال ها عوض شده بود

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد


کاش دلامون رنگ همون دوران داشت...

ما دهه شصت- هفتادیا نسلی هستیم که در صورت بروز شیطنت بیش از حد

با یک قاشق روی شعله ی اجاق گاز روبرو می شدیم !

.
.
اژدها :

حسنی کجا میری ؟

حسنی :

دارم میرم به مهمونی

خونه مادربزرگ

بخورم پفک نمکی

چاق بشم چله بشم

بعد میام تو منو بخور !

(تبلیغ قدیمی پفک نمکی در تلویزیون !)
.
.
یادش بخیر یه تفریح سالمی که داشتیم تو نوجوونی این بود که شبا با بچه های محل

میشستیم راجب جن و روح صحبت میکردیم و هممون از ترس زهر ترک میشدیم …

.
.
یکی از بزرگترین دغدغه های دهه شصتی ها خفه کردن صدای مودم های دایل آپ بود !
.
.
یادتونه بچه که بودیم لواشک غیر بهداشتی میخریدیم میپیچیدیم دور انگشت سبابمون

بعد هی انگشتمونو تا ته میکردیم تو حلقمون ؟ چه حالی میداد خدایی …

.
.
.
وقتی مدرسه میرفتیم ناظم میومد سر کلاس میگفت فردا ۵۰تومن پول بیارید با کاسه و قاشق آش میدیم !
.
.
میدونید بهترین روز واسه ما ده شصتیا چه روزی بود ؟

روزی که مشق نمینوشتی بعد فردا معلمت مشقاتو نگاه نمیکرد …

.
.
“الان میرم به مامانت میگم”

یکی از ترسناک ترین جمله های دوران ما بود …

.
.
اون موقعها مچ دستمون رو گاز می گرفتیم بعد با خودکار بیک روی جای گازمون

ساعت می کشیدیم ؛ مامانمونم واسه دلخوشیمون ازمون می پرسید ساعت چنده

و مام ذوق مرگ می شدیم …

.
.
برای درس علوم لوبیا لای دستمال سبز میکردیم میبردیم سر کلاس پز میدادیم !
.
.
یادش بخیر هروقت تو کلاس هر اتفاقی میفتاد مینداختیم گردن شیفت مخالفی ها …
.
.
یادتونه این باطری قلمیا وقتی تموم میشد در مرحله اول با ضربه زدن شارژش میکردیم ، در مرحله دوم تو ظرف آب جوش ۱ساعتی میذاشتیم بجوشه

۶ماه دیگه کار میکرد ؛ در مرحله آخر با پیچ گوشتی یا چاقو می افتادیم به جونش که ببینیم توش چیه …

.
.
یادش بخیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم !
.
.
اون موقع ها شلوار باباها اندازه ی پرده ی خونمون چین داشت !
.
.
نوستالژی به فنا دهنده یعنی این جمله :

بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنید با صف بیاید برید تو حیاط ، معلمتون نیومده !!!

.
.
یه زمونایی برا امتحان باید از اون ورقه ها که بالاش آبیه میگرفتیم میبردیم مدرسه برای امتحان دیکته !
.
.
زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام “املا پاتخته اى” ،

در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مى رفت ،

یه حسى داشت تو مایه هاى اعدام در ملا عام و براى همکلاسى هاى تماشاچى چیزى بود مصداق تفریح سالم …

.
.
یادتون میاد ، کلاسی که در داشتن خودکار استدلر بود در سوار شدن بی ام دبلیو نبود ؟؟؟
.
.
میز نیمکت های چوبی و میخ دار رو کی یادشه ؟

زیر میز ۳تا جای کیف یا کتاب داشت … وقت امتحان یه نفر باید میرفت زیر میز و ورقه ش رو میزاشت رو نیمکت …

.
.
تو دبستان زنگ تفریح که تموم میشد مامورای آبخوری دیگه نمیذاشتن آب بخوریم !
.
.
یکی از سرگرمی های ما بالا رفتن از رختخواب ها بود ،

خدا میدونه چند بار رختخوابها ریزش کردن و موندیم زیر !

لذت صعود از این رختخوابها برابری میکرد با صعود به قله دماوند ! چه کنیم تفریح نداشتیم که …
.
.
یادش بخیر ، حاشیه دور فرش جاده اتومبیل رانیمون بود !
.

.
گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون یا کتابمون نقاشی می کشیدیم

بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن …

.
.
زﻧﮓ آﺧﺮ ﮐﻪ میشد ﮐﯿﻒ و ﮐﻮﻟﻪ رو ﻣﯿﻨﺪاﺧﺘﯿﻢ رو دوﺷﻤﻮن و

ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮدﯾﻢ زﻧﮓ ﺑﺨﻮرﻩ ﺗﺎ اوﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮی ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ از ﮐﻼس ﻣﯿﺪوﻩ ﺑﯿﺮون !

.
.
چند نفر می شدیم نفری یه چوب دستی بود و یه لاستیک موتور ، با هم مسابقه میدادیم !
.
.
مهیج ترین تفریح بعضیا مزاحمت تلفنی از نوع فوتی بود !
.
.
سلامتی دهه شصتی ها که ماشین کنترلی نداشتن ولی

یه نخ دومتری به ماشین پلاستیکیشون میبستن و ذوق دنیارو میکردن که ماشینشون ۲متر عقب تر از خودشون راه میره …

.
.
به افتخار اون نسلی که ظهرها به زور میخوابوندنشون

تا خرابکاری نکنن اما حالا باید ظهر به زور بیدارشون کنن …

.
.
یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود ،

با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها یا ضرب المثل یا چیستان !

.
.
دهه شصت :

یعنی شیفت صبح مدرسه آخر حال و شیفت بعد از ظهر ضدحال


یعنی عشق زنگ ورزش و با زیرشلواری مدرسه رفتن

یعنی بخاری نفتی و مکافات روشن کردنش


یعنی از این تمبر کوچیکا بسته ای ۱۰تا تک تومن

یعنی بوی نارنگی و سیب قاچ شده توی کیف


یعنی بستنی خوردن و تکرار “بستنیش خوشمزه تره مامان !”

یعنی ویدئو قاچاقی کرایه کردن و یواشکی دیدن


یعنی صف طولانی شیر ، از اون شیشه ای ها که خامه اولشو با انگشت پاک می کردیم !

یعنی ته کلاس بچه تنبلا ، ردیف جلو خرخونا


یعنی صدآفرین ، هزار آفرین ، کارت تلاش

یعنی زنگای اول ریاضی ، زنگای آخر انشا و تعلیمات مدنی


یعنی از این بستنی توپیا که شکل زی زی گولو بود

یعنی مشق شب نوشتن فقط با دوتا مداد : سیاه و قرمز


یعنی تلویزیون سیاه و سفید که فقط دوتا کانال می گیره

یعنی بوی رب گوجه همسایه توی حیاط ، لواشک پهن کرده تو سینی و سفره رو پشت بوم


یعنی کلاسی ۴۵نفر هر نیمکت سه نفر


یعنی میکرو ، سگا ، آتاری کرایه کردن ساعتی ۲۰تومن


یعنی دوست داشتن ، دوست داشته شدن ، صفا ، صمیمیت ، عشق …

...


بارالها


زخم”ها ، “رحم” میخواهند …


فقط این دو نقطه را بردار …
.
.
میان آن همه الف و ب و مشق دبستان … آنچه در زندگی واقعیت داشت خط فاصله بود …
.
.
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ ﭼﻪ ﺭﺍﺯﻳﺴﺖ ﺑﻴﻦ ﺩﻝ ﻭ ﺩﺳﺘﻢ !


ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻢ ﺭﻓﺖ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﻢ !
.
.
.
می خواستم بمانم ، رفتم …


می خواستم بروم ، ماندم …


نه رفتن مهم بود و نه ماندن ؛ مهم من بودم که نبودم …
.

.

.
.
سخت میترسیدم از اینکه من از نژاد شیشه باشم و شکستنی …

او از نژاد جاده باشد و رفتنی …

آری روزها گذشت ؛ همان شد : او رفت و من شکستم

.
.
به حساب خیالبافی ام نگذار …


اما ستاره ای دارم در تیره ترین شبها !

.

.
این روزها چه قدر دلم هوای آن روزها را کرده …
.
.
.
این روزها پر طرفدارترین بازی در بین آدمها ، بازی با “احساسات” است !!!
.
.
زندگی نوشتنی زیاد داره  اما گاهی هیچی پیدا نمی کن بنویسی جز … سکوت
.
.
چشمانم را به نابینایی میفروشم تا کسی را که دوست دارم با دیگری نبینم …
.
.
این روزها پرم از لحظه هایی که دوستشان ندارم …
.
.
کاش میان خستگی هایم یکی آهسته می گفت : “خسته نباشی
.
.
من احساس کرده ام رنج آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج می زد

اما سکه رهگذر خودخواهی آن را می خشکاند …

.

.
.
.
نمیدانم “فرهاد” ازچه می نالید ؟؟؟ او که تمام زندگی اش “شیرین” بود !؟!؟!
.
.
انگشت نمای مردم شهر شده ام …


شیرین ندیده اند که تیشه به دست بگیرد و به سمت بیستون برود !
.
.
دیگر احتیاط لازم نیست ؛ شکستنی ها شکست …
.
.
مخاطب خاصی ندارد نوشته هایم اما تا دلت بخواهد همدرد دارد داغِ تمامِ نوشته هایم …
.

.
.
دوس دارم یه اطلاعیه پشتم بچسبونم و روش بنویسم :


تا اطلاع ثانوی خسته ام
.
.
مشق شب :


واسه کسى بمیر ، که واست تب کنه !


هزار بار – تا آخر عمر
.


غمگینم همانند پرنده ای که به دانه های روی تله خیره شده و به این فکر میکند که چگونه بمیرد ؟

گرسنه و آزاد یا سیر و اسیر …

.

.


غمگینم مثل مرده ای که توان تسلی دادن به بازماندگانش را ندارد !

.

.


از تو گفتن سوزش چشم می آورد و از تو نگفتن تورم گلو …
.
.

روزها رفتند و من دیگر ، خود نمیدانم کدامینم


آن من سرسخت مغرورم یا من مغلوب دیرینم ؟


بگذرم گر از سر پیمان ، میکشد این غم دگر بارم


می نشینم شاید او آید ، عاقبت روزی به دیدارم

.

.

یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری


تقدیم به تو …


ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه : برگرد ، غمگینم
.

.

.

.

قشنگ بودن...