بغض شکن...
میگیره ولی نمیباره....
اون مواقع دلت چی میخواد؟
چی از خدا میخوای؟
من ازش یه بغض شکن خواستم... میدونی چی جوابمو داد؟ گفت برو بگرد پیداش کن.
گشتم... گشتم...
ولی بیش از پیش دلم گرفت.
خیلی وقت بود با کسی دردو دل نکرده بودم، همینطور تو حال خودم بودم.
بغض کرده بودم ولی لامصب نمیشکست...
گفت: باهام درد دل کن... بگو حرفاتو... بذار خالی شی...
گفتم: دردام زیاده گفتنی نیس...
سکوت کرد..
گفتم دلم گرفته....
بغض داره خفم میکنه... بغض شکن میخوام...
گفت تنها چیزی که بغضو میشکنه، آرامشه...
!
گفتم ندارمش... چجوری پیداش کنم؟
گفت آرامش رو میتونی از یه شخص بگیری، یا اینکه از روحت بگیری...
گفتم ینی چی؟
گفت وقتی با کسی درد دل میکنی ... داری از یه شخص آرامش میگیری.
و وقتی گریه میکنی داری از روحت آرامش میگیری...
و وقتی آرامش میگیری ، بغضت میشکنه... پس بغض شکن همون آرامشه !
آروم شدم. دلم خواست باهاش حرف بزنه... از درداش بگه... گفت و گفت و گفت ... تا آروم شد.
گفت: چطور بهم اعتماد کردی؟
گفتم: چون چیزی واس از دست دادن ندارم.
گفت: این حرفو نزن... فکر میکنی چیزی نداری. حداقلش اینه که دیگرون از دردات باخبر نیستن...
آدم تو داری هستی.
گفتم تو که خبردار شدی..
گفت من بغض شکنت میشم.
گفت میدونی چرا خدا گاهی اوقات آدما رو تو یه موقعیت سخت یا بد میذاره؟
چون میخواد ببینه بنده اش بازم شکر میکنه یا گله... صبر میکنه یا ناله...
گفت شاید میخواد زمین بخوری تا سقوط نکنی...
بغضم شکست...
----------------------------------
یه سری آدما هستن، با اینکه بغض شکن خوبی اند ، با اینکه سنگ صبور خیلیا اند ،
ولی درد دلشونو تو خودشون میریزن... تا سنگ صبور خودشون نو بمونه.. خط نیفته.
این آدما .... فدایی دارن.